- شاد کام
- فیروزمند، مظفر، کامروا، خوشحال
معنی شاد کام - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خوشحال شادمان شادخوار، کامروا کامران
شادمان، کامران، کامروا، کامیاب
خوشحال، کامروا، کامران
فرانسوی باد مرگ باد سوزان که از رپیتوین (جنوب) آمریکا به سوی اپاختر (شمال) می وزد
باد سرما باد چایمان
مقابل فراخ کام، کسی که دهان کوچکی دارد
خود رای، متکبر
نام نوعی ساز است
پی در پی کشت گفتن بحریف آن گاه که خود را در بازی بدین وسیله فرصت ندهند که بازی دیگر کند و بازی قایم شود
خوشحالی شادمانی، کامروایی کامرانی
ادات تحسین احسنت آفرین، تهنیت تبریک، روز بیست و ششم از ماههای ملکی، پول و نقل و گل و غیره که در جشن عروسی بسر عروس و داماد نثار کنند یا به مطربان و رقاصان دهند شاباش، امراز شاد بودن شادمان زی، خرم باش خ
پرده ایست از موسیقی
کامرانی، خوشحالی، شادمانی
باد سموم، باد زهرناک، باد زهرآگین، باد گرم
آنکه آرزو هایش بسهولت تحقق یابد کامروا کامیاب
شاه قایم، پی در پی کشت گفتن به حریف، آن گاه که خود را در بازی شطرنج زبون بینند تا بدین وسیله فرصت ندهند که بازی دیگر کند و بازی قایم شود
بد اندیش بد طینت بد ذات بد خواه
شکاف زمین برای زراعت شیار، زمینی که در آن شکاف ایجاد کرده باشند برای زراعت